ادب صنعتی

ساخت وبلاگ
اگر تاریخ بیهقی نخوانیمنمی دانم چقدر برایتان پیش آمده که در گفت و گویی از امری بدیهی سخن در میان باشد و ناگهان کسی از میانه در اصل آن امر تشکیک کرده باشد. برای دوستی از دوستان شفیق بنده این امر در باب تاریخ بیهقی پیش آمده بود. در جلسه ای که گرد هم آمده بوده اند تا در باب بازخوانی تاریخ بیهقی در یکی از قالبهای رسانه ای تصمیم بگیرند دو گروه ، گروهی که نوعا نوکر سلطان اند – یعنی رئیس جلسه – و نه نوکر بادمجان و گروهی که می خواسته اند برای رساندن خواص خوراکی فرهنگی چون تاریخ بیهقی به جسم و جان خلق الله ، آن هم با سلیقه ساده و ارزان سرآشپز طعامی برای خلق الله فراهم کنند مشغول گفت و گو بوده اند که شریفی به مقام و منصب و نه حکمت و معرفت از در افاضه درمی آید که چه نیازی به خواندن تاریخ بیهقی است ؟ و گویا نگاه و نظر هم چندان آمرانه و عاقل اندر سفیه بوده است که شنوندگان عطای سفره به لقای صاحب سفره می بخشند . من که نه سر پیاز بوده ام در آن جلسه و نه ته پیاز ، اکنون که از این افاضه خبر یافته ام می گویم ، اگر تاریخ بیهقی نخوانیم ، نخواهیم فهمید که ابوالفضل بیهقی هزار سال پیش چه نکته های درس آموز و کارآمد برای امروزه روز ما گذاشته ، و ما که عمل و بی عملی مان نشان می دهد کجاهای تاریخ به خواب رفته ایم و هر چه پیشتر آمده ایم بر عمق خواب مان افزوده ایم ، آن نکته ها را چون گنجی مدفون به خود تاریخ بازگردانده ایم. برای دریافتن و نشر نکته های درس آموز بیهقی پس از تلاشهای اولیه در شناسایی و تصحیح و چاپ تاریخ بیهقی در سال 1862 م. در کلکته هند ، از بیش از نیم قرن قبل دهها بیهقی پژوه ایرانی و غیر ایرانی گام به راه استخراج این معدن حکمت و اخلاق و ادب نهاده اند . آنان عمر گرانمایه بر سر بازخوانی و بهره ب ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 94 تاريخ : جمعه 29 مهر 1401 ساعت: 17:19

نقش کلیدی در تصویب کاپیتولاسیوناز جمله نقطه‌هاي ننگين در پروندة شريف امامي تصويب كاپيتولاسيون در زمان رياست وي بر مجلس سناست. اين لايحه كه در اصل در دولت علم طراحي شده بود، مهر 1343 با رسيدن نخست وزيري به حسنعلي منصور از ناحية وي در سنا به بحث گذاشته شد. مجلس سنا كار بررسي طرح لايحة جديد را نزديك نيمه شب و در پايان جلسه‌اي كه با موضوع ديگري نزديك چهارده ساعت به درازا كشيده بود آغاز كرد. احمد ميرفندرسكي معاون وزير امورخارجه – با گونه‌اي خيمه شب بازي و سوء استفاده از خستگي نمايندگان – در حاشية سخنش در مورد سازمان مركزي آمار گفت: و نسبت به لايحة ديگر استدعاي فوريت مي‌كنم براي اينكه بشود امشب يك مطلب [كه] كاملاً ساده و عادي است تصويب شود. 126وي هنگامي كه به رياست مجلس مؤسسان سوم انتخاب شد در راستاي غير سياسي كردن كشور در پاسخ خبرنگار پارلماني كيهان در يك مصاحبه اختصاصي گفت: حسب الامر شاهنشاه آريامهر مجلس موسسان يك مجلس ملّي است و به هيچ وجه نبايد جنبه حزبي داشته باشد. بنده به عرض رسانيدم كه كوشش خواهيم كرد مجلس موسسان جنبة حزبي به خود نگيرد. 127 وي در توجيه اقدام خود البته پيراستن اين مجلس از حزب ايران نوين منصور را مطرح مي‌كرد: «من در مجلس مؤسسان ميدان فعاليت را از دست حزب ايران نوين كه اكثريت را در اختيار داشت خارج نمودم و قدرت كامل را شخصاً كه فرد بيطرفي هستم به دست گرفتم و برنامه كار مجلس موسسان به صورتي انجام شد كه افكار عمومي و رجال سياسي كشور هرگز مجلس موسسان را تحت تأثير حزب ايران نوين نمي‌دانستند.» 128 اما مطلب چيز ديگري بود. «گروهها يا افرادي كه از دوستي و همدستي با هويدا و حزب او [ايران نوين] بركنار مانده بودند در جهت تخريب موقعيت آنها گام برمي‌داشتند. از جمله مي‌توان ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 103 تاريخ : يکشنبه 24 مهر 1401 ساعت: 16:08

کافکا یهودی بود. یهودی اقلیت بود. ادبیات اروپا تحت تاثیر کافکاست. اقلیت هم عقلیت دارد. هولوکاست ، قصه یا گزارش ، همچون هلویی راحت الحلقوم از گلوی حافظه پایین رفته است ؛ حال آنکه همه یهودیها مثل کودک لهستانی روبینویچ نبوده اند . پسر چک هم زیاد بین شان بوده . هر چند همه شان هم مثل کودک چک فرانتس کافکا نبوده اند.یهودی آواره برای درمان بیهودگی ، تنها به عضله بازو نپرداخته. تجارت و علم و ادبیات و هنر کشتزارهای قدرت یهود بوده اند ، کشتزارهایی که محصولاتش را در رسانه ها قلمه زده اند. آنقدر فکر نکرده ایم که فکرمان فلج شده و وقتی به متفکری می رسیم و حرفهایش را می شنویم گمان می کنیم او مجنونی است به نام متفکر . دیوانه ماییم که می خواهیم راه صدساله را یکشبه طی کنیم. کتابی در آمده به اسم دکترهای اعصاب . کاش کتابی در می آمد که از دکترهای روی اعصاب می نوشت.لیلی معنا را جز با پویه در بیابان های بی انتها نمی توان به دست آورد. پاهایم به سمتی می روند که انگشتهای عینک به دوشم نشان می دهند. کاش یک روز همه دهیارها از عظمت فریادخوان هایی بگویند که در یک هوا با هم کله فریاد سر داده اند و به صدای غلتیدن آب در قنات دل سپرده اند. از محبت خارها گل می شود. حواس مان باشد که با بی محبتی گل ها را خوار نکنیم. برای درست کردن بختیاری مقداری گوشت گوسفند و مرغ کافی است . اما برای بخت یاری ، فقط باید دلِ گُنده پیدا کرد. دوای سوزش سرِ دل آلومینیوم ام جی اس است. اما دوای سوزش خود دل ، گرفتن دست افتاده است.برای سامان یافتن امور ابتدا باید سامانه ها را بسامان کرد. ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 98 تاريخ : يکشنبه 24 مهر 1401 ساعت: 16:08

انصاف و اعتدال در خدمت فرهنگی؛ خود بودنزبان هم مثل هر پدیده فرهنگی و اجتماعی دیگر عرصه داد و ستد است . نمی توان مرزی محکم و نفوذ ناپذیر به دور آن کشید و راه را بر هر گونه ورود و خروجی بست. گریزی هم از اعتدال و انصاف نیست اگر بنا ست زبانی رواج داشته باشد که در رد و قبول ها بنا به آنچه که اقتضای طبیعی طبع زبان است رفتار می کند . بعضا مشاهده می شود که در انتخاب مشی و مرام و به عبارتی قاعده برای شکل دهی رسم الخط از انصاف و اعتدال دور می شویم. مثلا از سر نوعی غرب زدگی یا دیگر شیفتگی ، به نام سره نویسی به حذف عربی و عربیت که زبان دین هم هست گرایش پیدا می کنیم ، حال آنکه در عین داعیه سره نویسی کمتر به حذف لاتین از خود گرایش نشان می دهیم. حتی در موارد زیادی ، وقتی که رودربایستی را کنار می گذاریم ، نظریه می پردازیم که چون تکنولوژی امروز منشأ در غرب دارد ، هم مفاهیم و هم واژه ها آنجایی است و نمی تواند اینجایی باشد و برای آن معادل گذاری کرد . این در حالی است که اگر به درستی اندیشه کنیم معلوم می شود که در اصل در مقام کتمان ایرانیت خود قرار گرفته ایم ، خاصه که گروه هایی از ما گاهی پرستندگی مان در قبال ملی گرایی ، محمل گریز از دین یا متون و مناسک دینی هم بوده است به نام آنکه دین عرصه عروبت و عربی گرایی است. از نشانه های دیگر این دیگر شیفتگی این است که مثلا در مقام تکریم همکاری که درگذشته و احیانا نسبتی هم با فرهنگ و از جمله زبان و نگارش و ویرایش داشته ، اعلام یک دقیقه سکوت می کنیم ، آیینی که در "آن طرف آب" بوده و نسبتی با فرهنگ اصیل اسلامی یا ایرانی ما ندارد. چنین گرایش هایی وقتی قابل اشاره و انتقاد است که در نوعی هندسه ی دلبستگی به غرب با ارجاعات مکرر به واژه های لاتین و تلویحا داعیه جداب ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 106 تاريخ : يکشنبه 24 مهر 1401 ساعت: 16:08

نسبت با اصحاب سیاست و قدرت در امریکابه نظر مي‌رسد كه طرح و سناريو براي ايجاد گونه‌اي وجاهت لااقل در بخشهايي از جامعه به نفع شريف امامي بي تأثير نبوده است: «طرفداران جبهه ملي و عناصر توده‌اي سابق كه در زمان نخست وزيري مهندس جعفر شريف امامي شديدترين مبارزه‌ها را با او مي‌كرده‌اند اكنون در مجالس و محافل از وي به نيكي ياد مي‌كنند و مي‌گويند شريف امامي مي‌خواست با استفاده از رقابت دو سياست روس و امريكا كارخانة ذوب آهن را بسازد.... و قراردادهاي منعقده بين سازمان برنامه و كمپانيهاي خارجي را لغو كند.» 68در فرمي كه مشخصات وي ارائه شده، در خصوص سوابق و تمايلات سياسي وي آمده: «سوسياليست فكر مي‌كند.» يا آنكه: «متمايل به سياست امريكا و داراي افكار سوسياليستي مي‌باشد.» 69 حال آنكه – به قول فردوست - «او فردي با هوش و پرحافظه و مسلط بر اعصاب و كارهاي مملكتي بود. فوق‌العاده سياستمدار و از دولتمردان درجه يك دوران محمدرضا بود. نقش او هم مورد تمايل انگليس و هم امريكا بود و با هر دو سياست رابطة حسنه داشت.»70 با اين تفاوت كه همزمان با نخست وزيري شريف امامي در سال 1339 روي كار آمدن كندي در امريكا و تفاوت و تحول انتقادي در رابطه وي با محمدرضا پهلوي، اعوجاجي در اين رابطة حسنه ميان شريف امامي و امريكا پديد آورد و اين زماني بود كه در قطب مقابل قدرتهاي جهان يعني شوروي وقت، خروشچف با ابتكارات تازه‌اي در صحنة بين‌الملل ظاهر شده بود.در يك سو خروشچف رنگين كماني از رهبران كشورهاي كمونيست و جهان سوم را در مسكو گردآورد و موفقيت او در ايجاد چنين اجتماعي نگاه جهانيان را به سوي كرملين گرداند. در مسكو علاوه بر تمام رهبران اروپاي شرقي، كاسترو، نهرو، ناصر، تيتو، نكرومه و سوكارنو نيز حاضر بودند. خروشچف پس از اين پيرو ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 94 تاريخ : سه شنبه 19 مهر 1401 ساعت: 13:32

25 تیر 1396 در همین وبلاگ بخشی از مطلبی بلند نوشته خود را منتشر کردم در باره جعفر شریف امامی که ویژگی های مختلفی داشته است از جمله گرفتن سهمی معادل 5 درصد از بسیاری از قراردادهایی که در آنها مدخلیتی می یافته است. در وبگردی امروز و در سایت موزه اسناد صنعت نفت متوجه شدم که دو سال بعد از مطلب مورد اشاره ، کتابی به همین نام منتشر شده است ، این بار با مصداق هایی نسبتا مشابه اما در مورد شخصیتی اساسا متفاوت . یادداشت سایت مزبور چنین است :آقاي پنج درصدكتاب" Mr. Five Percent آقاي پنج درصد" نوشته جاناتن كالين پژوهشگر آمريكائي است كه در سال 2019 منتشر شده است.كتاب شامل يك مقدمه، سه بخش، يك نتيجه‌گيري و دو ضميمه است و حاوي تعداد معدودي نقشه‌هاي محلي جغرافيائي و البته تعداد بيشتري عكس و تصاوير تاريخي است.اين كتاب شرح سرگذشت و زندگينامه كالوست گلبنكيان، سرمايه دار،تاجر و دلال ارمني تبار تبعه امپراطوري عثماني است كه به واسطه عقد قراردادهاي نفتي با كمپاني‌هاي اكتشاف و استخراج و بهره برداري نفت در حوزه جغرافيائي امپراطوري عثماني و اخذ پنج درصد سهم الامتياز از سهم هر قرارداد، به آقاي پنج درصد شهرت يافت.كتاب شرح كاملي از فعاليت‌هاي شخصي و حرفه‌اي گلبنكيان از اوان زندگي تا هنگام مرگ در سال 1955 و تبديل شدن به ثروتمندترين مرد جهان با استفاده از اسناد و مدارك آرشيوي موجود در موسسه گلبنكيان در ليسبون ارائه مي‌دهد و مطالعه آن از جهت آشنائي با چگونگي رشد صنايع نفتي و گسترش دامنه فعاليت شركت‌هاي عظيم نفتي قبل و پس از جنگ اول جهاني و ايجاد كارتل‌هاي بزرگ نفتي در خاورميانه با نقش آفريني يك تاجر و دلال زبردست ، بسيار مفيد و آموزنده است. ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 89 تاريخ : شنبه 16 مهر 1401 ساعت: 22:19

ثروت، مؤلفه قدرتدر يك فرم مشخصات كه جعفرشريف امامي در 52 سالگي در 1341 پركرده، در مقابل كلمة «اعتيادات» نوشته شده: «ندارد.» پرسيده‌اند: در كداميك از نقاط كشور ملك داريد؟ پاسخ داده شده: «در ورامين و ساوه.» و جاي ديگر «وضع مالي، عالي است.» اما در فرم ديگري كه گويا در خصوص وي تنظيم شده، مقابل كلمة «محاسن» خالي است اما مقابل «معايب» آمده: «اصولاً تاجر پيشه است.» 17چنين مي‌نمايد كه افزودن بر ثروت و سرمايه علاوه بر ارضاي حسّ فزون طلبي و دنياخواهي براي سياستمداري كه به شيوه‌هاي معمول از قبيل تحزب و حزب‌پردازي و ميتنيگ راه انداختن اقبال نشان داده، به مثابه مؤلفه قدرت در تحكيم حضور سياسي نيز بوده است. او نيز تجسمي است از رجال دوران پهلوي كه حب مقام و جاه از سيمايشان مي‌درخشد. نگاه به قسمتي از مدالها و نشانهاي او حاكي است كه وي نيز در اين راه حد اشباع نداشته و حدّ و مرزي نمي‌شناخته است. 18بخشي از اقدامات شريف‌امامي در «پيمودن پله‌هاي ترقي» مبتني بر دوستيهاي وي بارجال سياسي و دولتمردان بوده است: «چون با مرحوم رزم‌آرا دوست بودند در زمان نخست وزيري ايشان به وزارت راه رسيده» 19 و بخشي ديگر با كمك چهره‌هايي چون احمد آرامش و عبدالله معظمي . شريف امامي برادرزن آرامش و معظمي برادرزن شريف امامي بود: «با توجه به انتساب ايشان – شريف امامي وزير صنايع و معدن و برادر زن آرامش – با معظمي‌ها و دارو دسته مصدق، اقدامات اخير آقاي مهندس شريف امامي از قبيل انتقال كارخانجات صنعتي از سازمان برنامه به وزارت صنايع و معادن... و سرو صداهايي كه اخيراً از طرف مديران كارخانجات داخلي به منظور جلوگيري از صدور پنبه به خارجه صورت گرفته همه طبق نقشه معيني است كه از طرف مهندسين و اعضاي حزب ايران و طرفداران مصدق جهت ايجاد ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 91 تاريخ : شنبه 16 مهر 1401 ساعت: 22:19

نسبت با اصحاب سیاست و قدرت در آلمانسالهاي نخست شكل‌گيري شخصيت جعفرشريف امامي در رابطه با آلمان گذشته است. وي پس از آنكه تحصيلات در مدرسه آلماني در ايران را به پايان رساند، همراه سي تن ديگر از طرف وزارت راه به آلمان اعزام شد و افزون بر هجده ماه در رشتة مربوط به راه‌آهن تحصيل كرد. در مورد اين سفر تحصيلي كه در سال 1309 پايان يافت 48 خودش مي‌گويد: «تحصيلاتي كه من كردم اول در مدرسه شرف بود و بعد به مدرسة آلماني رفتم [در تهران] آنجا در واقع متوسطه را در قسمت فني تمام كردم. بعد براي رفع احتياجات راه‌آهن عده‌اي در حدود سي نفر از وزارت راه مي‌فرستادند به آلمان و من جزو آن هیئت به آلمان فرستاده شدم. در آلمان، در براندن بورگرتسنترال شوله (branden burger zentral schule)در مدرسه سنترال كه مدرسة راه‌آهن بود هجده ماه در رشته‌هاي مختلف راه‌آهن تحصيل كرديم و بعد به ايران مراجعت كرديم.» 49چهل سال بعد، فردي به نام علي محمد يوسفي – 50 كه گاهي «امضا محفوظ» مي‌كرد – در نامه‌هاي تخريبگرانه‌اش به مقامات و مسئولان به اعتبار همين سابقه وي را تعمير كار لوكوموتيو مي‌خواند: «جناب آقاي سفير كبير دولت ممالك متحده امريكا ... در كدام مملكت مرسوم است كه يك نفر تعمير كنندة لوكومتيو را در رأس عاليترين مقام بگذارند؟» 51شريف امامي در عالم جواني – در ايام تحصيل در آلمان – عكسي به يادگار با پرچم هيتلري مي‌گيرد همراه با نشانه‌هايي از تعلق خاطر. حدود پنجاه سال بعد هنگامي كه وي به چهرة مورد اعتماد شاه تبديل شده، اين عكس دستماية منسوب كردن وي به تمايلات آلمان دوستانه مي‌شود. فردي با امضاي مستعار «آنتونيو» در تاريخ 6 آذر 1357 از برلين ، شريف امامي را از توطئه‌اي كه همزمان با نخست وزيري وي طراحي اما خنثي شده با خبر مي‌كن ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 97 تاريخ : شنبه 16 مهر 1401 ساعت: 22:19

تئاتریها می گویند باید قفل تن را شکست. من می گویم قفل صاحب تن مهم تر است. بعضی وقتها ، شاید هم خیلی وقتها ، زندگی درست در وقتی که بهتر به نظر می رسد بدتر شده است. زندگی درست در وقتی که بدتر به نظر می رسد بهتر شده است.بی ایمانی زخم کشنده ای است که بشر باید تا دیر نشده مرهمی برای آن دست و پا کند ، مگر از هستی دست شسته باشد. شهرت ، دست مرده ای بیش نیست که بر دوش انسان قرار می گیرد . دیدنش همان و مُرده گردیدن همان.دنبال جناح که راه بیفتی سر از گناه درمی آوری. منظورم در لغت نامه است نه کف خیابان. حماقت است که فکر کنیم فقط خودمان مثل خودمان هستیم. حماقت احمقانه تر این است که فکر کنیم آنها که مثل ما هستند مثل ما هستند.آنکه بخواهد دخل خوبی را بیاورد باید خوب باشد تا اجازه پیدا کند که باشد.به همان اندازه که غیرت داری برای ایستادن پایِ – به نظرت - حرف درست ، غیرت داشته باش برای قطع دست اغیار سوء استفاده چی ؛ همانها که قمه دست گرفته اند تا گلها را قلمه بزنند. ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 96 تاريخ : پنجشنبه 14 مهر 1401 ساعت: 16:33

هستند کسانی که می گویند خواندن تاریخ بیهقی لازم نیسترفته بودم برای حضور در طرح و برنامه رادیو. بعد از جلسه هم دنبال یکی دوکار دیگر در سازمان. تهیه کننده "پندپارسی" که 70 جلسه در آن تاریخ بیهقی خوانده بودم پیغام داد که اگر فرصت دارید چند دقیقه ببینم تان. و من که به علت فقدان فرصت برای ادامه بیهقی خوانی از قَبل ترجیح داده بودم با ایشان در این باره روبرو نشوم ، در رودربایستی رفتم . دست برقضا ایشان خبر داد از اینکه شورای طرح و برنامه در جلسه ای که مدتی پیش تشکیل داده ، مخالفت کرده است با ادامه بیهقی خوانی. بعضی از اعضا که البته بنا به اشاره تلویحی اش اعضای موثرتر جلسه بوده اند گفته اند خواندن تاریخ بیهقی ضرورت ندارد. و بعد افاضه فرموده اند که وقتی ما به رغم توضیحات کارشناس (یعنی بنده) نمی فهمیم این تاریخ چه می گوید ، چه ضرورتی دارد که تاریخ بیهقی بخوانیم ؟ ( آنها که با تاریخ بیهقی آشنایی اجمالی داشته باشند می دانند که متن تاریخ بیهقی سهل و ممتنع و شیرین و آسان فهم است ) . نیز فرموده اند به جای تاریخ بیهقی ، گلستان سعدی بخوانید یا کلیله و دمنه یا کلیات عبید زاکانی. و من گمان می کنم که این قبیل افراد نمی دانند که خواندن کلیله و دمنه خاصه در درک نمادها و اشاراتش چه بسا سوال برانگیز و بسیار سخت تر از تاریخ بیهقی است که گزارشی واقع گرا و غیر نمادین از رویدادهای تاریخی ایران قرن پنجم ارائه کرده است.از توضیح تهیه کننده محترم یاد روزهایی افتادم در سالهای 75 و 76 که بعضی بر سر شاهنامه خواندن و نخواندن بحث می کردند . استدلال مخالف ها این بود که وقتی مضجع شریف امام رضا(ع) در مشهد و خراسان هست ، هم حرمت این بارگاه ایجاب می کند که چنین داستانها و افسانه هایی ( ولو شاهنامه را نمونه بارزی از سب ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 98 تاريخ : پنجشنبه 14 مهر 1401 ساعت: 16:33

در پیشامدرنیسم ، سنت این بود که با شکم افسار دیگران را دست می گرفتند . در مدرنیسم با یک پله تنزل از شکم ، سکسوالیته سیطره پیدا کرد در افسار گردانی. وجه اشتراک شان این بود که هر دو شورَش را در آورده بودند. می خواهی قبول کنند نظم را دوست داری ، کمپوت گلابی های پشت سرت را منظم بچین. گاه خود را سزاوار هر ستم روزگار می دانیم ، بی آنکه به روبروی مان نگاه کنیم که بعضی پی در پی و پیش چشم خدا بدی می کنند ، بدون آنکه در گِل گرفتاری گیرکنند و عقوبتی دامنشان را بگیرد.حق وقتی خورده می شود که همه حق دارند و البته رگ های گردن. سیاست چیز کثیفی است . هرجا پیدایش می شود ، کار لحظه را پیش می برد ، اما کار لحظه ها را تعطیل می کند. سیاست چیز بی پدر و مادری است ، مگر عین دیانت باشد که در آن صورت دیانت است. سیاست همه را از کار می اندازد ، تا بحث سیاسی کنند. سیاست خیلی رو دارد . با آنکه پدر و مادر ندارد ، راست راست در خیابانهای ذهنمان رژه می رود.بنزین نداشتن توی شهر می گذاردت. اما روغن نداشتن ، چرخ و پرماشینت را بی سر و صدا می برد لای هم . توی بیابان می گذاردت که دستت به هیچ جا نرسد.اهل ادبیات و هنری؟ نوچه لازم نداری! نشنیده ای باادب را ادب سپاه بس است؟ ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 91 تاريخ : پنجشنبه 14 مهر 1401 ساعت: 16:33

رسانه و همه سو نگری"و" گاهی افاده با هم بودن می کند که می شود معیت. گاهی هم مفهوم آن را درمقابل "یا " قرار می دهد تا اگر از "یا " اراده یکسان بودن می شود ، از "و" افاده دوتا بودن و دوگانگی شود. "مردم و مسئولان" احتمالا به دنبال چیزی بینابین بوده . یعنی قرار بوده رابطی بین مردم و مسئولان باشد و آنها را به هم نزدیک کند. اما لااقل در این طرح که خواندیم ، خبر چندانی از مردم نبود.یا دست کم رابطه ای ایجاد نشده بود. مسئولی در استودیو حرف خودش را می زند . مردم هم درد خودشان را دارند، ولو صدای هر دو شان هم در یک برنامه شنیده می شود. طراح می خواهد با 3 دقیقه گفتار، کلام منعقد و مسئله فهمیده شود ، که نمی شود.می توانید در سه بخش گفتار را ارائه کنید اما با کمتر از 10 دقیقه گفتار کارتان راه نمی افتد.طرح معلوم نکرده ، حرف های خوب و قابل تکرار و اثر گذار کجای برنامه ساماندهی می شود. مثلا اینکه "دبستان را بسازید تا جامعه ساخته شود".برنامه باید این ظرفیت را پیداکند که از تجربه ملتها ی دیگر هم بگوید. مدیران ژاپنی در طول دهه های گذشته سعی کرده اند ژاپن را به یک خانواده تبدیل کنند.برنامه باید به جای کلیشه گویی ، دنبال ایده هایی باشد که جواب داده اند.اگر در خانواده هایی تربیت و گفتمان خالصانه ممکن شده ، نحوه ارتباط و تعامل بین نهادهای مسئول و خانواده ها ترسیم شود.اگر می خواهیم اقتصاد و تولید رونق پیداکند ، باید بلد باشیم از طریق رسانه و در شکل های مختلف کار رسانه ای مثلا سینما ، صادرکنندگان یا تولید کنندگان راهم به عنوان قهرمان ملی معرفی کنیم. باید بلد باشیم یک چهره موفق در دور هم جمع کردن جوانها و تشکل آفرینی و توسعه کتابخوانی و پژوهش مسئله محور و کمک به حل معضلات فرهنگی را به عنوان قهرمان فرهنگی ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 96 تاريخ : يکشنبه 10 مهر 1401 ساعت: 20:33

رسانه و ضرورت طرح منصفانه و مجدانه مطالباتدعوت شده بودم شورای طرح و برنامه صدا. رضا سلیمانی طراح بود. کارش را بلد است. برنامه متفاوت و مطلوب و موثر را خوب می شناسد . می خواهد برنامه ای تولید کند در قالب ام.سی. شبیه رادیو پیام ، و غیر مناسبتی تا دستش برای تولید برنامه زنده ی به لحظه باز باشد . کم حرف بزند اما حرف لازم را درست بزند . در مقام کارشناس توصیه کردم خبرها و گزارشهایشان مربوط به جابلقا و جابلسا نباشد. حواسش به خبرهای مورد علاقه و نیاز مردم باشد. اینکه رضا می خواهد برنامه های پیامی کوتاه و اثرگذار بدهد ضمانتی است برای اینکه حوصله مخاطب سر نرود و گوش بدهد. حسنش این است که با تصنیف و ترانه و فرهنگ و اصالتها آشنا است. تاکید کردم البته که تیم قوی تحقیق و تحریر لازم دارید. با توجه به مقارن بودن شروع برنامه با شروع سال تحصیلی توصیه کردم تهیه کننده از هنرش استفاده کند و مثلا از طرح مطالبات آموزشی و تحصیلی والدین و چه بسا اولیا و مربیان کلید بزند و طرح منصفانه و مجدانه مطالبات عمومی تا حصول نتیجه در موارد مشخص را هدف اصلی خودش قرار دهد. نقدی داشتم بر دو برنامه در شبکه های چهار و یک که در نقطه مقابل نوعی تفریط در ماه و سالهای گذشته در بیان دغدغه ها و مطالبات گروه های مختلف از جمله صاحب نظران علمی و اجتماعی خاصه مردم یعنی همانها که ولی نعمت خوانده می شده اند و همواره صاحب بروزترین تحلیل ها و دارای بصیرت شمرده می شده اند ، حالا افتاده اند به افراط برشماری و بلکه پُرشماری منجر به سیاه نمایی مسائل و معضلات و حتی بحرانها به نحوی که شاید صاحبان تندترین مواضع هم در چند هفته اخیر اینگونه به مسائل نمی نگریسته اند. من این رفتار را غیرصادقانه و خارج از دایره انصاف و به همین علت هم غیر ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 106 تاريخ : يکشنبه 10 مهر 1401 ساعت: 20:33

همیشه "دقایق" های پردغدغه ی ادامه دار مرا دق می دهد ، تا بتوانم "چند دقیقه در زبان" بنویسم . قاطی داشتن شاخ و دم ندارد. در همان حال که پُرم از خنده ای سحرآمیز ، "خاک سرخ" اشکم را در می آورد.قالبِ قلب ناقص است که پا به دروازه ارباب بی مروت دنیا می گذاریم . رنج را می فرستند تا طرح ترمیم شان را بریزد. جراحی حتی از نوع اقتصادی خونریزی دارد. ناامیدی بهایی است که آدم های کم فکر به علت انتخاب یک هدفِ سده های نوری دور از دسترس پرداخت می کنند. دکتر مصدق و آیت الله کاشانی هر دو تصدیق داشتند ؛ یکی ایران دوستی اسلامگرایانه و دیگری اسلام دوستی ایرانگرایانه . به حرف شان گرفتند تصادف کردند. ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 108 تاريخ : يکشنبه 10 مهر 1401 ساعت: 20:33

چند دقیقه در زبان محمد حسن صنعتیبه بهانه این نوشتار هم چند دقیقه ای به معنی چند 60 ثانیه در باره زبان سخن خواهیم گفت و هم چند دقیقه یعنی چند نکته دقیق موجود در کاربرد زبان را بازگو خواهیم کرد. ملاحظه می فرمایید که از ابتدا تا انتهای آنچه به عنوان ابزار ارتباط و تفاهم به کار می بریم ، حتی در عنوان سخن مان ، همراه است با اختلال ارتباطی و سوء تفاهم یا سوء تفهم یا به قولی عدم تفهم که نتیجه به کار بردن مفهوم فلسفی مندرج در کلمه "عدم" است - به معنی عدم فلسفی در برابر وجود فلسفی- در یک بیان زبان شناختی یا ادبی . مشکلات در زبان و کاربرد زبان که به بدفهمی منجر می شود گاه به بیرون زبان مربوط است که مثلا در بحث ترجمه رخ می نماید. وقتی ، روزنامه خراسان ( 10/2/1371، ص9) در تیتر یا عنوانی چنین آورده بود : "در خواست مجازات اولین مترجم قرآن مجید به زبان قرقیزی"، و در توضیح خبر آمده بود که : "جوانان مسلمان قرقیزستان خواستار مجازات اولین مترجم قرآن مجید به زبان قرقیزی شدند" ، که رافع ابهام نیست ؛ چرا که هنوز جای طرح سوال است : مگر در نظر مسلمانان ترجمه قرآن جرم است؟ یا : چرا جوانان مسلمان به جای تقاضای اعطای جایزه به کسی که پیشگام در ترجمه کتاب آسمانی شان بوده ، متقاضی مجازات او شده اند ؟ در بقیه توضیحات که البته دیرهنگام و بعد از ایجاد بدفهمی صورت گرفته معلوم می شود که ایراد در نحوه نگارش و ضعف تالیف در ترجمه و نتیجتا خواسته یا ناخواسته تحریف مفاهیم قرآن علت این تقاضا بوده است. این همه در حالی است که اگر عنوان خبر نگارش درستی می داشت و آلوده به ضعف تالیف نمی بود ، این بدفهمی رخ نمی داد . بخشی از زبان رایج در کوچه و بازار و حتی بین خواص و نخبگان از رهگذر ترجمه شکل می گیرد. تعبیرهایی چون : " او ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 91 تاريخ : پنجشنبه 7 مهر 1401 ساعت: 16:32